دودمان خوانین بهدار وند
(تذکر: تکمیل وتصحیح نسبنامه نیاز به کمک این خاندان و سایرین دارد!علامت سوال بعد از نام اشخاص نشانه ابهام در درستی اسم وخصوصیات فرد یا جایگاهش در نسب نامه است.)
طهماسب قلی خان جد هفتم جعفرقلی خان بختیاری (دورهصفویه؟)
|
؟
.
.
شاهمراد خان سایراولاد وهمسر ؟
|
حیدرخان( پهلوان اصفهان؟ در زمان پایتختی)
|
---------------------------
| |
اسدالله میرزا عبدالله خان (خاندان ؟)
سایر اولاد وهمسر، حیدر خان؟
اسدخان( اسد خان شیرکش)
|
جعفرقلی خان2------- سردارخان3 -------- یاور خان4(؟) -----نجف قلیخان 1درویشخان خان6؟محمد قلیخان 5-----
جعفرقلی خان1 (سایر اولاد وهمسران)
|
حسینقلی خان11------------- حاج عباسقلیخان12------------ مرتضی قلی خان13
حسینقلی خان 11
|
امیرقلی خان111---------- نجف قلی خان112
111- اولاد پسری امیر قلی خان - آموسی 1111- آحسن 1112- آپرویز1113- آخسرو1114- آجعفرقلی1115
با فامیل امیری
همسر-؟
اولاد دختری - ؟
112- اولاد پسری نجف قلی خان - حیاتقلی خان1121- حاج امامقلی خان1122- آمیرزا قلی1123- آمیرزآقا1124- آفتحعلی 1125- آلطفعلی 1126 با فامیل امیربختیاروند.
اولاد دختری؟
حاج عباسقلی خان 12 همسر بی بی فلک ناز
|
مهدیقلی خان121---------علیقلی خان 122
121- اولاد مهدیقلی خان- یک پسر آمحمد علی 1211
همسر بی بی حسنی
اولاد - دختر- بی بی گوهر( کریمی)
122- اولاد علیقلی خان- تنها یک کودک عباسقلی خان که در کودکی فوت کرد.
1121اولاد پسرآمحمد علی = امیر- فریدون - غلامرضا- محمد رضا- فرهاد
و یک دختر- دنیا . همگی با فامیل عباسی.
مرتضی قلی خان13
|
؟
یاور خان2
|
-----------------------------
رضاقلی خان 21 چراغعلی خان22
اولاد پسری رضاقلی خان 21 = آحسن 211، آحسین 212(؟) ، آمنوچهر 213 ، آاردشیر214، آعلی 215، تورج 216 همگی با فامیل یاوری
اولاد دختر؟
همسر؟
اولاد پسری چراغعلی خان 22= آعلی اکبر، آمرید، آهوشنگ همگی با فامیل یاوری
اولاد دختر؟
همسر ؟
سردارخان 3
|
---------------------------------------
محمد رضا خان 31 علیرضا خان32
اولاد پسری محمد رضا خان 31= آقربانعلی 311، آمهرعلی 312
همسر؟
اولاد دختر= بی بی حسنی 313 ، ؟
اولاد پسری آقربانعلی311 = محمود 3111، با فامیل اسدی
اولاد پسری آمهرعلی312= محمد 3121 با فامیل اسدی
همسر ؟ ، دختر؟
اولادپسر علیرضاخان 32= امان الله خان 321، آغریب322، عزیزالله خان323، آرمضان324
همسر؟،
دختر؟
اولاد پسری امان الله خان321؟ ، همسر ؟ اولاد دختری؟
اولاد پسری آغریب322= آناصر3221، آفیروز3222
اولاد دختری - شهناز3223 همسر، دنیا و ؟
( اطلاعات سایر اولاد علیرضا خان در حال تهیه است)
محمدقلی خان 4؟
|
؟
( در مورد جایگاه درویش خان باوجودیکه دو منبع معتبر اورا فرزند جعفرقلی خان از بی بی ستاره دختر کلبعلی خان دورکی شناخته اند، ولی سندی در دست است، که به تایید عین الدوله نخست وزیر وقت رسیده است، ومحتوای سند نشان میدهد، که اولاد پسر جعفر قلی خان عبارتند از حسینقلی خان پسر بزرگ، عباسقلی خان پسر میانی و مرتضی قلی خان پسر کوچک ، است.
در زیر متن سند و حواشی آن آورده میشود.
قربان خاک پای مبارک شویم
عرض چاکران جان نثاربراین است ، جمعی هستیم اولاد مرحوم جعفرقلیخان بختیاری مواجب از دیوان اعلی (اعلا) داریم شش سال قبل حسینقلیخان پسر بزرگ جعفرقلیخان مرحوم شد ثلث اورا دیوان اعلی قطع فرمودند اولاد حسینقلیخان میگویند این مبلغ که قطع شده از جمیع اولاد جعفرقلیخان باید کسر شود. استدعا داریم امر بفرمائید حق باقی ورثه را بدهند مبلغی که کسر شده از اولاد مرحوم حسینقلیخان که پسر بزرگ جعفرقلیخان بوده کسر نمایند که ستم نیز یکی بود چون مواجب او کلی است وسایر ورثه جزئی است مهدیقلیخان ( نوه جعفرقلیخان) پسرعباسقلیخان مرتضی قلیخان پسر جعفرقلیخان بختیاری ( اثر مهر ورثه به رسم گذشته در ظهر نامه پشت اسم آنها است. در حاشیه راست همین نام عین الدوله مرقوم داشته اند : ثلث ازهمان مواجب حسینقلیخان که فوت شده باید کسر شوداز مال سایر ورثه مرحوم جعفرقلیخان ابدا نباید کسر شود. شهر رمضان 1317 (نقش مهر عین الدوله در ظهر نوشته است.
تصویر دستور عین الدوله نخست وزیر وقت
درویش خان5
|
-------------------------------------------------------
اولاد پسری درویش خان 5 = اسد خان دوم51، غلامحسین خان 52، کلبعلی خان 53، آمصطفی 54،آقباد55،آکریم56؟، آسلطانعلی57،آسلطان محمد58،آمهراب59
اولاد اسدخان دوم 51 ؟ همسر؟
اولاد غلامحسین خان 52؟ همسر؟
اولاد کلبعلی خان 53 = آعلی مراد531، حاج محمدقلی خان 532، علی مردان خان 533، ابراهیم خان ( معروف به حجی خان) 534، امیرحسین خان 535،
اولاد آمصطفی54 = آحسنعلی، اولاد دختری ؟ همسر؟
اولاد آقباد 55 = آخیرگرد ( معروف به آدرویش) 551، آکریم552، آرحیم 553، آنادر554،
همسر؟ اولاد دختر؟
اولاد آکریم 56؟ همسر؟
اولاد آسلطانعلی 57 = آماشاالله 571، آنورعلی 572، آ اصلان 573
اولاد آسلطان محمد 58 = آسلطان حسین ( شهیر به آشهول) 581، سایر اولاد؟ همسر ؟
اولاد آمهراب 58 = آمحمد 581، آصفر 582، آ مجید583 ، آحمید 584
اولاد دختری ؟ هسمر؟ ( آمهراب دلاوری ازدود مان اسد خان که داستان های پهلوانی او زبانزد عام بود ، وتکرار شجاعت های اسد خان شیر کش را بخاطر می آورد ، شایسته معرفی بیشتر است ، امید است، با کمک فرزندان فرهیخته او این زبا نزد ها جمع آوری ونشر شود. ).
این نسب نامه و سایر مطالب درج شده، در موارد متعددی کمبود دارند، برخی از اقوام هم طایفه ای های ما مهاجرت های تاریخی داشته اند ، و درشیراز، فارس ،بوشهر، برخی بنادرخلیج فارس ، خراسان، افغانستان وسایر کشورهای جهان پراکنده اند، وبرخی ارتباط خود را با طایفه در نسل های بعد از یاد برده اند.نظیربرخی اقوام لیراوی ، بندر دیلم ، گویش لیراوی با زبان طایفه ما همسان است . کلمه لیراوی lirawi از دو جزء ler بمعنی" گشتن" و aw بمعنی "آب" با "ی" نسبت" بمعنی "آب نورد، دریا نورد " است . وبنظر میرسد این مردم مانند عشایر ایرانی از گذشته های بسیار دورعلاوه بر زندگی اقتصادی وتامین معیشت از طریق دریا وصیادی، دریا نوردان نیرو های نظامی پیش از تاریخ ود وره های هخامنشی و ساسانی و بعد از آن بوده اند. و در موارد عادی شغل ماهی گیری و صیادی را حتی در دوره مهاجرت در شامات داشته اند. سومری ها رودخانه ها رامانند بختیاری ها و شوشتری ها مثلاً” "آ پراتو" بمعنی آب فرات یعنی رود خانه فرات مینامند، وشوشتری ها رود خانه گرگر را "اُ گرگر" یعنی رود خانه گرگر مینامند. سومری ها در یا را "آآ" یا" آبا" یعنی آب ها مینامند)، و برخی کوچ مجدد کرده اند ، نظیر طایفه عقیل که اکنون جایگاه گذشته آنها بنام عقیلی در بیست کیلومتری شوشتر بنام آنها است.. ازکتاب "شرفنامه بدلیسی" در صفحات 107و109 تاریخ بختیاری چاپ 1355 شرکت افست، طایفه بهداروند، بختیاروند را یکی از صد طایفه ای ذکر میکند، که با حمایت محمد خورشید وزیر، نصرالدین محمد حاکم لربزرگ( بختیاری) از سلسله بدر حدود اوائل سال 500هجری از شامات : لبنان غربی وسوریه فعلی( از شهرها و قلاع شیعه اسماعیلیه) با طایفه بختیاری ( بختیاروند) ،طایفه بیدانیان ( بیداروند؟) ، خانواده های انبوه عقیلی اولاد عقیل ابن ابو طالب وهاشمی از نسل هاشم بن عبد مناف ، جوانکی( جانکی) ، کمانکشی ، کوی ، بیت وند ( بتوند) ، راکی، هرونی (هارونی ) بندانی ، اشترکی ( استرکی) ، لیراوی ، مماسنی ( ممسنی) وغیره ، وارد بختیاری وکهگلویه فعلی میشوند، ودر سال 575هجری ، با شروع حکومت" نصّرت الدین هزار اسب" با گویش محلی " asv ، asm یاasf " (بمعنی اسب) فرزند ابو طاهر دومین حاکم لایق و کاردان خانواده فضلویه سلسله دوم حکام بختیاری رونق میگیرد ،حکام فضلویه خود از همان صد طایفه بالا بودند ،و با حمایت همین صد طایفه جانشین خانواده" بدر" شدند . نام بختیاری که به احتمال بسیار برگرفته از طایفه بختیاری یا(بختیار وند ؟)است، و احتمال دارد طایفه بهداروند در دوره پادشاهی عزالدوله بختیار(یکی از شاهان دیلمی ) و فرزندانش ازطوایف حامی آنها بوده اند ، که پس از اضمحلال قدرت خاندان بختیار بدلائل مختلف ناچار به مهاجرات شده اند ، وهمراه خود بسیاری از اولاد عزالدوله بختیار را برای دور نگهداشتن آنها از گزند ، سایراولاد آل بویه و دیلمیان وترک ها با خود برده اند. پس از بازگشت به ایران و بختیاری ، نام یکی ازاین صد طایفه که بختیاری است ، به اعتبار نام عزالدوله بختیار که بنظر نام نیکی در بختیاری بوده است ، و بخاطر همراهی مردم لرمنطقه تحت حکومت " هزار اسب" فضلویه که خود از طایفه بختیار وند نبوده است، ، درتاریخ پدیدار میشود. همانطور که دربالا گفته شد ، تکمیل این نسب نامه ، وتاریخ این طایفه به یاری اقوام و دیگران نیازمنداست. بویژه در مورد کمبود ها نظیر شاخه خوانین محمودی ، ارشدی درود، فارسان و اولاد عجم خان، برادران اسد خان مانند عبدالله خان و غیره ، و نقش موثر ( خان بزرگ) حج ممقلی خان 532 و امیر حسین خان و منوچهر خان اولاد رضاقلی خان یاوری وتلاش آنها در بازسازی حیات مجدد طایفه بهداروند شایان توجه است.